به گزارش پایگاه خبری کافه ستاره، در میان فیلمهای روی پرده فقط «فسیل» ساخته کریم امینی با بازی بهرام افشاری است که گیشه پرفروشی دارد و همین امروز فرداست که ۱۰۰میلیارد تومان را هم پشت سر بگذارد و متر و معیار جدیدی برای موفقیت فیلمها در گیشه تعریف کند. سایر فیلمها، از نظر فروش، به گرد پای «فسیل» هم نمیرسند. یکی از فیلمهایی که از ۲۹فروردین روی پرده آمده و برای موفقیت در گیشه ساخته شده، اما با توجه به میزان فروشش باید گفت نتوانسته به هدفش برسد، «آهنگ دونفره» ساخته آرزو ارزانش است. در این فیلم احمد مهرانفر و فرزاد فرزین حضور دارند و گیشه ۳میلیارد و ۱۰۰میلیون تومانیاش نشان میدهد که ترکیب این دو در جلب توجه تماشاگران موفق نبوده است. در اینجا قصد ارزیابی انتقادی فیلم را نداریم، اما بهدلیل حضور یک خواننده در آن تصمیم گرفتیم تا نگاهی به حضور خوانندگان و ستارههای موسیقی در برخی فیلمهای سالیان اخیر بیندازیم. با نگاهی به این فیلمها روشن میشود که تقریبا هیچ خواننده ـ بازیگری تاکنون نتوانسته خودش را بهعنوان بازیگری قابل بشناساند. همین که خواننده ـ بازیگران همچنان بهعنوان خواننده شناخته میشوند، نشان میدهد که موفقیت آنها روی پرده نقرهای چندان دندانگیر نبوده است.
رضا یزدانی
رضا یزدانی از همان آغاز کارش در اواخر دهه ۱۳۷۰با آن صدای زخمی و مجروح در میان خوانندگان نوآمده بهراحتی از سایرین قابل تشخیص بود. سال ۱۳۸۲، مسعود کیمیایی که صدای یزدانی را در قطعه «لالهزار» از آلبوم «پرنده بیپرنده» او شنیده و پسندیده بود، از یزدانی دعوت کرد که تیتراژ پایانی فیلم «حکم» (۱۳۸۳) را با تغییراتی که خود کیمیایی در متن ترانه داده بود، بخواند. مطلعِ «از لالهزار که میگذرم…» این قطعه در ترانه جدید هم حفظ شد، اما عناصر مورد علاقه کیمیایی همچون مصدق، نفت، بهارستان و…
هم به آن راه پیدا کردند. درواقع متن ترانه اولی ـ که در آلبوم یزدانی منتشر و بیشتر هم شنیده شده است ـ حس و حال نوستالژیک، لطیف و شاعرانه داستانهای دوست قدیمی کیمیایی یعنی پرویز دوایی را داشت، اما ترانه جدید بیشتر بهخود کیمیایی و کارهایش شبیه شد. بعد از موفقیت نسبی «حکم»، آلبوم یزدانی هم بیشتر شنیده شد. هم در «حکم» و هم در «رئیس»(۱۳۸۵) کیمیایی، یزدانی در صحنهای نقش خواننده را بازی کرد.؛ البته یزدانی نخستین نقش جدی سینماییاش را در اپیزود دوم «طهران تهران» با عنوان «تهران: سیم آخر» ساخته مهدی کرمپور بازی کرد؛ نقش نوازندهای جوان که بعید است حالا دیگر به یاد کسی مانده باشد. تا امروز یزدانی در بیش از ۲۰فیلم حاضر شده، اما هیچکدام نام او را بهعنوان بازیگر تثبیت نکردهاند. یزدانی در تلویزیون، شبکه نمایش خانگی و سریال هم بازی کرده، اما آنها هم فراموششدنیاند. قدرت بازیگری یزدانی هرگز به پای برخی از ترانههای ماندگارش نرسید، اما گویا شم و استعداد موسیقاییاش در سالهای اخیر به حد قوت بازیگریاش تنزل کرده است.
فرزاد فرزین
فرزاد فرزین، خواننده پاپ، از اواخر دهه ۱۳۷۰کار موسیقی حرفهای را آغاز کرد، اما نخستین آلبومش سال ۱۳۸۳منتشر شد. خیلی زود، یعنی ۲سال بعد، فرزین جوان از سینما سردرآورد. او تاکنون در ۴فیلم بازی کرده که هیچکدام موفق نبودهاند؛ چه در گیشه و چه در ارزیابی انتقادی. فرزین در «پسران آجری» (۱۳۸۵)، «کنسرت روی آب» (۱۳۸۹)، «سگهای پوشالی» (۱۳۹۱) و «آهنگ دونفره» (۱۴۰۲) نتوانست از شهرت و محبوبیتش استفاده خاصی کند و طرفداران موسیقیاش را به سینما بکشاند. او هرقدر در سینما ناکام بوده، از سال ۱۳۹۵که در سریال «عاشقانه» شبکه نمایش خانگی بازی کرد، مورد توجه تماشاگران این سریالها قرار گرفت. موفقیت او در شبکه نمایش خانگی با حضور در سریالهای «مانکن» (۱۳۹۸) و «ملکه گدایان» (۱۳۹۹) ادامه یافت و در سریال جدید منوچهر هادی، «نیوکمپ» هم حضور دارد. شکست «آهنگ دونفره» در گیشه بیانگر آن است که حتی موفقیت سالهای اخیر فرزین در شبکه نمایش خانگی تأثیری بر اینکه او را به بازیگری در حد و اندازه ابعاد پرده سینما بدل کند، نداشته است.
بنیامین بهادری
آنهایی که سن و سالشان قد میدهد، حتما بهخاطر دارند که در نیمه دهه ۱۳۸۰خوانندهای با صدایی حزین و مغموم، ترانههایی عاشقانه و خاطرخواهانه را چنان میخواند که حتی آنهایی را که تجربه سرخوردگی عشقی نداشتند، دچار درد مهجوری و مفارقت میکرد. بنیامین بهادری با قطعات آلبوم «۸۵» (سال انتشار آلبوم) حسابی گل کرد و طرفداران زیادی بهدست آورد. محبوبیت بنیامین یکشبه بود، اما بیش از یک شب دوام آورد. طرفدارانش مدام منتظر بودند بنیامین قطعه یا آلبوم جدیدی رو کند و باز دل آنها را آتش بزند و قلبشان را در سینه مچاله کند.
بهادری دیر یا زود خواست طرفدارانش را اجابت میکرد و آلبوم تازهاش را به بازار میفرستاد؛ آهنگهایی با همان سبک و رنگ خاص خودش که باب دندان مخاطب عام بود. فیلم «سلام بمبئی» ساخته قربان محمدپور و با حضور بنیامین و یکی از بزرگترین نمادهای فرهنگ سینمای عامهپسند یعنی محمدرضا گلزار در سال ۱۳۹۵تلاشی برای استفاده از همین قابلیت وی بود که بیش از ۱۵میلیارد تومان فروخت؛ آن هم با قیمت بلیت آن زمان. ترکیب بهادری ـ گلزار، معجونی مدهوشکننده از عناصر عامهپسند بود که فروش بالایش در گیشه نشان میداد حسابی به مذاق مصرفکنندگان خوش آمده است. البته موفقیت فیلم را باید به ترکیب این دو، داستان و حضور بازیگر زن هندیاش نسبت داد؛ نه صرفا شمایل ستارگی بهادری که بازی قابل قبولی هم در فیلم نداشت.