ماجرای بازیگر شدن «دارا حیایی»

به گزارش کافه ستاره، برخی از بازیگران به واسطه والدین بازیگر شده‌اند و برخی هم نه و با تلاش خود به جایگاهی که دارند، رسیدند، اما آنچه در این حیطه بیش از پیش دیده می‌شود ماندگاری و محبوبیت یک بازیگر است. چه بسا بازیگرانی هستند که به واسطه یا عدم واسطه والدین بازیگر شده‌اند اما در ادامه ماندگار نبودند.

«دارا حیایی» چند سالی است که بازیگری را به عنوان شغل خود انتخاب کرده است و دوست دارد تا در این حیطه با عشق و علاقه کار کند و ماندگار شود. پسر «امین حیایی» که شباهت بسیاری از نظر تُن صدا به پدر دارد و گاه اگر تصویر او را نبینید، فکر می‌کنید امین حیایی  بازی می‌کند، این شب‌ها یکی از نقش‌های اصلی سریال «از سرنوشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان را بازی می‌کند. با حیایی از ورودش به بازیگری تا انتخاب نقش هایش توسط پدر و دوستی و رفاقتی که در این سریال دستمایه اصلی قصه است، گفت‌وگو کردیم.

** ضبط سریال تا چه زمانی ادامه دارد؟

– اواخر ضبط هستیم.

** با توجه به اینکه سریال در سه فصل ضبط شده است، قرار است ادامه داشته باشد؟

– فکر نمی‌کنم.

** یعنی پایان بندی دارد که نمی‌شود آن را ادامه داد؟

– دیگر دست نویسنده است و در حیطه من نیست که بخواهم نظری بدهم.

** بازخوردهای مردم از این سریال چطور بوده است؟

– خدا را شکر تا الان بیشتر بازخوردهای مثبت داشتیم تا منفی.

** شما ابتدای کارتان تجربه‌های سینمایی داشتید، چطور شد که به سمت بازی در تلویزیون آمدید؟

– در گذشته شنیده بودم که سینما با تلویزیون فرق دارد و دوست داشتم تجربه این دو را با هم داشته باشم. از نظر من این دو مدیوم بسیار زیباست.

** از چه منظر؟

– از این نظر که بازیگر در هر دوی این مدیوم‌ها از کار کردن و بازی کردن لذت می‌برد و من همیشه از بازیگری و بازی کردن لذت بردم.

** با توجه به حضور امین حیایی (پدرتان) در عرصه بازیگری، چه اتفاقی افتاد که شما به سمت بازیگری آمدید؟ و آیا پدر باعث جضور شما در این حیطه شد؟

– اصلا، اتفاقا برعکس بود. برای بازی در فیلم «شعله ور» به کارگردانی حمید نعمت اله، پدرم با قاطعیت گفت اگر نمی‌تونی بازی کنی و توانایی‌اش را نداری، نیا. اما آقای نعمت اله گفت که برای این نقش می‌خواهم که واقعا پدر و پسر باشند که حسش درآید و بعد از اینکه تست دادم انتخابم کردند.

** پدر همیشه تا این اندازه سخت‌گیر هستند؟

– بله، واقعیت را هم می‌گوید و همیشه به من توصیه می‌کند که بازیگری کار سختی است.

** شما رفتید و این سختی آسان شد یا واقعا سخت بود؟

– به عنوان فردی که اولین کار جدی سینمایی‌اش را تجربه می‌کند، واقعا سخت بود.

** در فیلم شعله‌ور پدر به شما کمک کرد؟

– در این فیلم پدر فوکوسی روی نقش خودش داشت، حواسش به من هم بود و از آنجایی که نقش جدی داشت، باید صد در صدش را برای آن نقش می‌گذاشت و من نیز از کنار او بودن درس می‌گرفتم و مدام از پدر الگوبرداری می‌کردم. آقای نعمت اله نیز به شدت صبور هستند و تجربه خوب همکاری با وی یکی از تجربه‌های خوب کاریم بود.

 

** قطعا پدر همچنان الگوی کاری شما هستند و همیشه برای انتخاب‌هایتان با او مشورت می‌کنید؟

– بله، همیشه کارهایم را با مشورت پدر پیش می‌برم و اگر این کار را نکنم، اشتباه کرده‌ام. به هر حال پدرم نزدیک به ۲۳ سال در عرصه بازیگری تجربه دارد. البته از لحاظ کاری نمی‌توانم از او الگوبرداری کنم، چون که دیگر موفق نمی‌شوم و پدر یکبار گفت که باید خودت، خودت را در کارت پیدا کنی. در همه موارد باید برای خودت جدید باشی و نباید از کسی و از من کپی کنی! و همین‌ها باعث شد فقط اخلاق زندگی که دارد را از او الگوبرداری کنم که بسیار زیبا و دوست داشتنی است و این‌ها را به این دلیل که پدرم است نمی‌گویم و چون تجربه همکاری با هم را داشتیم می‌گویم.

** چطور شد که در «از سرنوشت» نقش جوانی هاشم را بازی کردید؟

– در کودکی کاری برای مجید کرباسیان بازی کرده بودم که برای این سریال آقای کرباسیان با مادرم تماس گرفتند و برای تست رفتم. در ادامه آقای بذرافشان بازیم را دوست داشت و من را پذیرفت و به عبارتی در این کار بزرگم کرد.

** چرا می‌گویید بزرگتان کردند؟

– هم از نظر حرفه‌ای و هم از نظر شخصیتی و او هم در کار شبیه به پدرم است و اصلا شوخی ندارد.

** شما در فصل دو با آقای بذرافشان و در فصل سه با آقای خردمندان همکاری کردید. همکرای با دو کارگردان در یک سریال کار راحتی بود؟

– حقیقت اینکه برایم تفاوتی نداشت و در فصل سه فکر می‌کردم که در یک کار جدید بازی می‌کنم.

** تفاوت در نوع نگاه این دو کارگردان شما را به عنوان بازیگر دچار چالش نمی‌کرد؟

– یادم است یکبار پدر به من گفت تو باید عصای کارگردان باشی و هر چه از تو بخواهد باید بتوانی اجرایش کنی.

** شما در سریال «از سرنوشت» نقش جوانی هاشم را بازی می‌کنید که در کودکی امیر فرامرزی آن را بازی کرده بود. شما برای بازی کردن این نقش با بازیگر نقش کودکی هاشم در ارتباط بودید؟

– ما همزمان با هم فصل یک و دو را تصویربرداری می‌کردیم و من و کیسان دیباج اصلا فرصت نکردیم که بخواهیم بازی‌های نقش کودکی سهراب و هاشم را ببینیم. تنها اتفاقی که افتاد راستین عزیزپور و امیر فرامرزی را چند بار از نزدیک دیدیم و رفتارهایشان را با هم تحلیل کردیم که شبیه شویم و آن را در خودمان اجرا کردیم.

** یکی از نقاط قوت این سریال بازی شما و امیررضا فرامرزی در نقش کودکی هاشم است. از این جهت که تمامی شیطنت‌ها و سر به هوا بودن‌هایی که هاشم در کودکی داشت، شما در جوانی اجرا کردید؟ از طرفی شباهت فیزیکی شما دو نفر به هم نیز از نکات بارز کارگردانی این سریال است.

– درست است البته نباید گریممان را نادیده بگیرید چراکه گریمور من را دقیقا شبیه به امیر کرده بود.

** و در فصل سه گریم متفاوت‌تری نسبت به فصل دو دارید.

– بله، کاملا انگار که هاشم بزرگ شده است. در فصل سه هاشم از نظر شخصیتی نیز آرام‌تر و متفاوت و با تغییرات بسیار زیاد حاضر می‌شود.

** یکی از هدف‌هایی که این سریال ساخته شده است بحث آموزشی است. اما در برخی سکانس‌ها از جمله سکانسی بین آقای خندان و سهراب و هاشم شاهد الفاظ درستی نبودیم. شاید برخی مخاطبان با این نوع حرف زدن ارتباط بهتری برقرار کنند اما برای سریالی که در بحث آموزشی می‌خواهد موثر باشد، به کار بردن چنین کلماتی درست نیست.

– اطلاعات زیادی در این مورد ندارم که بدانم برای مثال فلان کلمه منفی است یا مثبت و بستکی به نوع برداشت آدم‌ها از هر چیزی دارد. اما به عنوان بازیگری که این کار را تماشا می‌کنم با دیدن سکانسی که بین آقای خندان و سهراب و هاشم بود و صحبت‌هایی که میان آنها رد و بدل شد برداشتم این است که چقدر این افراد از لحاظ حسی به یکدیگر نزدیک هستند که با این ادبیات صحبت می‌کنند.

** در فصل سه چقدر قرار است شخصیت هاشم تغییر کند؟

– در فصل سه هاشم ۲۹ ساله را می‌بینید که در موقعیت جدید زندگی قرار می گیرد.

** چقدر این موقعیت شما را دچار چالش می‌کرد؟

– من در فصل دو شده بودم یک بچه ۱۴ ساله و الان شدم مرد ۲۹ ساله.

** مخاطب این بالغ شدن را در رفتار و کردار او خواهد دید؟

– بله، صد در صد چونکه خودم در این مدت بزرگ شدم و به نظرم خیلی جالب نبود که بخواهم ادای یک بچه ۱۸ ساله یا یک مرد ۲۹ ساله را دربیاورم و خودم باید بزرگ و کوچک می‌شدم و بنابر این خیلی کار سختی بود.

** بلافاصله بعد از پایان تصویربرداری فصل دو، فصل سه را کلید زدید؟

– بله، شاید یک ماه بعد این اتفاق افتاد و زمانی هم برای استراحت نداشتیم و الان هم حدود ۶ ماه است که مشغول تصویربرداری فصل سه هستیم.

** نکته‌ای که درباره هاشم در کودکی دیده شد این بود که بعد از جدایی او از سهراب و شروع دوستی او با تعدادی از جوان‌های خلافکار، شاید مخاطب حس می‌کرد او دارد به سمت کارهای خلاف گرایش پیدا می‌کند و یک روز در جوانی خلافکار خواهد شد اما رفته رفته این اتفاق نیفتاد. این در قصه سریال عامدانه بود که مخاطب را با خود درگیر کند؟

– جواب این سوال شما در فصل سه پاسخ داده می‌شود. اما در این حد می‌توانم بگویم فردی که از کودکی به واسطه دور شدن از دوست صمیمی‌اش و کنجکاوی بیش از حدش به راه کج برود این احتمال وجود دارد که در آینده هم اگر در چنین شرایطی قرار بگیرد، دوباره چنین اتفاقی برایش تکرار شود. جدای از اتفاقاتی که قرار است در قصه بیفتد، از نظر روانشناسی هم می‌توان اینطور تحلیل کرد ممکن است سهراب و هاشم در فصل دو از همدیگر جدا ‌نشوند، اما ممکن است در پایان این فصل و در فصل سه این اتفاق دوباره بینشان بیفتد و زندگیشان وارد مسیری دیگر شود. اما اگر هاشم در کودکی به دلیلی به راه بد رفته است اگر همان دلیل در هر شرایطی برایش تکرار شود باز هم به همان راه خواهد رفت. به این دلیل که یکسری اتفاق‌ها در ناخودآگاه آدم رخ می‌دهد.

** شواهد اینطور است که انگار هاشم در آینده معتاد می‌شود.

– نه اصلا اینطور نیست خدا نکند!

** مشخص است که خیلی هاشم را دوست دارید؟

– بله بسیار زیاد دوستش دارم و روی او تعصب ویژه‌ای دارم.

** قصه این سریال خیلی پیچیده نیست. داستان دو دوست صمیمی که حاضر به جدایی از یکدیگر نیستند و در این بین آموزش‌هایی هم به مخاطب ارائه می‌شود. حضور شما در این سریال و بالاخص نقش هاشم چه پیامدی برای خودتان داشت؟

– رفاقت.چیز یکه در این دوره کم شده است. دو نفر که از خون هم نیستند تا این اندازه همدیکر را دوست دارند و نمی‌توانند از هم جدا شوند و حاضرند برای یکدیگر جانشان را هم بدهند. پیام سریال فقط نباید این باشد که سیگار نکشید حرف بزرگترها را گوش کنید و … در صورتیکه یکسری موارد است وقتی پیر می‌شوید آن رفیق ۸۰ ساله‌مان است که حالمان را می‌پرسد و آن فردی است که وقتی از دنیا می‌رود حال ما بد می‌شود. واژه دوست شاید برای خیلی‌ها تنها یک کلمه باشد اما برای من که این نقش را بازی کردم و فیلم‌نامه را خواندم و زندگی‌اش کردم ارج و قرب بیشتری پیدا کرده است. در این جایی که ایستادم، دوست حکم دیگری در زندگیم پیدا کرده است.

** بعد از بازی کردن در «از سرنوشت» اینطور شدید یا قبل از آن هم دوست برایتان معنای بزرگی داشت؟

– قبلش هم رفاقت و دوستی برایم با ارزش بود اما الان رنگ دیگری دارد و آنقدر نقش هاشم در من تاثیر گذاشته است که حاضرم برای دوستم جانم را هم بدهم.

** موضوعی که در بازی شما وجود دارد، شباهت رفتاری و به ویژه تن صدا به پدر است.

– بله خودم هم این را خیلی شنیدم. شباهت جالبی که من و پدر داریم در تُن صداهایمان است که کاملا یکی و از یک جنس است. حتی مادربزرگم می‌گفت همیشه وقتی تلفنی با پدرت حرف می‌زنم فکر می‌کنم که دارم با تو حرف می‌زنم و این شباهت برای من خیلی جذاب است.

** اما در شعله ور اینطور نبود.

– بله، آنجا تُن صدایم را پایین آورده و تغییر داده بودم و بعد از آن به کلاس‌های بازیگری پدر رفتم و روی صدایم کار کرده و صدایم را پیدا کردم و توانستم صدا را برای خودم کنم و صدای خودم شود نه تقلید از کسی.

** شما در این سریال با کیسان دیباج بازیگر نقش سهراب همبازی بودید. در طول بازی در سریال و حتی الان رابطه تان را حفظ کردید و هنوز با هم دوستید؟

– همان زمان که در سریال با هم بازی می‌کردیم واقعا دوست واقعی شده بودیم و تا الان هم ارتباط مان را حفظ کردیم و به عبارتی برادر هم شدیم.

** درباره آینده کاری‌تان برنامه‌ریزی کردید؟ می‌خواهید بازیگری را ادامه دهید یا به کارگردانی و سایر شاخه‌های هنری فکر می‌کنید؟

– پدربزرگم همیشه به من می‌گفت سعی کن در هر کاری که خوب هستی، استعداد داری و با انجامش لذت می‌بری، پیشرفت کنی. از همه مهمتر دوست داشتن است و اگر من کارم را دوست داشته باشم و این دوست داشتن ادامه دار باشد صد در صد کارم را در همین بازیگری ادامه می‌دهم. اما هر چقدر که در بازیگری خوب یا بد باشم و این دوست داشتن نسبت به کارم کمتر شده باشد شاید دیگر در بازیگری نمانم. اما دوست داشتن کارم برایم اولویت دارد و لذتی که از کار کردن می‌برم برایم ارزشمند است.

** پس اینطور که پیدا است از بازیگری بیشتر از کارگردانی لذت می‌برید؟

– صد در صد.

** پیشنهاد جدیدی در حوزه بازیگری در سینما و تلویزیون داشتید؟

– همان زمان که اوایل بازیم در این سریال بود، دو فیلم سینمایی دیگر پیشنهاد داشتم، اما وقتی دیدم فرصت نمی‌کنم قبولش نکردم.

** در ادامه فعالیت‌هایتان حضور در مدیوم تلویزیون یا سینما را انتخاب می‌کنید؟

– فرقی برایم ندارد به هر حال تلویزیون و سینما هر دو برای کشورمان است.

به گزارش فارس، سریال «از سرنوشت» به کارگردانی محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان و تهیه کنندگی امبر تحویلیان هر شب از شبکه دو سیما پخش می‌شود.

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

«پانتولیگ» معجونی از پانتومیم و اطلاعات عمومی!

به گزارش پایگاه خبری کافه ستاره، پس از گذشت چهارسال و ۹ ماه از تعطیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.