نقد و بررسی فیلم آن : بخش دوم  

نویسنده:آرمین زمانی

به گزارش کافه ستاره، اقتباس سینمایی از فیلم « It » که در سال ۲۰۱۷ به روی پرده ها رفت، با موفقیت مالی بسیار خوبی همراه بود. فیلم ترسناکی که براساس یکی از داستانهای ترسناک استفن کینگ اقتباس شده بود و توانست رضایت تماشاگران را کسب نماید. پس از کسب این موفقیت خیلی طول نکشید که سازندگان به سرعت در پی ساخت دنباله برای « It » باشند و این اتفاق با اکران فیلم در سال ۲۰۱۹ رخ داد. حالا قسمت دوم « It » در حالی به سینما آمده که تمام سازندگان بخش اول، در قسمت دوم فیلم نیز حضور یافته اند و در کنارشان بازیگران جدیدی نیز به فیلم اضافه شده است.

داستان ۲۷ سال پس از رویدادهای قسمت اول این مجموعه رخ می دهد. کودکان دیروز حالا افراد بزرگسالی شده اند که هرکدام زندگی و مشکلات خود را دارند. اما اخیراً شواهدی یافت شده مبنی بر اینکه پنی وایز ( بیل اسکارسگارد ) بازگشته و همین مسئله باعث می شود تا مایک ( عیسی مصطفی ) دوباره دوستان قدیمی اش را فرا بخواند. پس از جمع شدن تمام افراد، آنها اعلام می کنند که چیز زیادی از گذشته به یاد ندارند و خیلی هم علاقه ای ندارند که بخواهند دوباره وارد این ماجرا شوند اما …

 

در کتاب استفن کینگ، زمانی که شخصیت های داستان کودک بودند به مراتب می توانستیم حس همذات پنداری بیشتری با آنها داشته باشیم و کلام، موقعیت ها و مهمتر از همه، ترس های آنها را باور کنیم. این ویژگی اما در بخش بزرگسالی کتاب کمرنگ تر شد و نتوانست در مقایسه با بخش نخست، نظر مساعد مخاطب را جلب نماید. اقتباس سینمایی بخش دوم کتاب آقای کینگ نیز وضعیت مشابهی دارد با این تفاوت که در نسخه سینمایی مشکلات دوچندان شده و ضعف هایی که در کتاب بسیار کمرنگ تر بود، در نسخه سینمایی بیشتر به چشم می آیند.

ازدیاد آدمها و فلشبک های متعدد باعث سردرگمی فیلمنامه شده و این مسئله بر روی پرداخت شخصیت های داستان نیز تاثیر گذاشته است. ما اینبار با همان کودکان بازنده قسمت قبل مواجه هستیم که انسانهای بالغی شده اند، اما به شکل عجیب و غریبی آنها واجد تمام ویژگی های دوران کودکی خود هستند بی آنکه گذشت سه دهه از زندگی شان و کسب تجربه های مهم زندگی، بر رفتار امروزشان تاثیر خاصی گذاشته باشد. در واقع آنها با ویژگی های آشنای دوران کودکی به بزرگسالی منتقل شده اند و اگرچه نمی توان انتظار داشت که تماشاگر با شخصیت های کاملاً جدید و نا آشنایی در قسمت جدید مواجه شود، اما به نظر می رسد که می توان این انتظار را داشت که سبک و سیاق زندگی افراد، حداقل از آن بازنده های قدیمی تا حدودی تغییر رویه داده باشد و وصله همیشگی زندگانی شان نبوده باشد!

 

مدت زمان نزدیک به سه ساعته قصه نیز مشکلات بسیاری را برای فیلم ایجاد کرده است. همانطور که اشاره شد، شخصیت های بسیاری در فیلم حضور دارند که می بایست به آنها زمان کافی برای پرداخت داده شود. شخصیت های بزرگسال و البته دقایقی که به فلشبک ها می گذرد تا تجربه های دیده نشده بچه ها در تابستان شوم مورد بررسی قرار بگیرد، باعث شده تا زمان فیلم نیز افزایش پیدا کند. اما مشکل بزرگ اینجاست که این فلشبک ها تاثیر چندانی بر گسترش داستان و شخصیت پردازی ندارند و در زمان حال نیز جدا شدن افراد از یکدیگر و جستجوهای مختلفی که انجام می دهند، بیشتر از آنچه که ظرفیت فیلم است، زمان قصه را بی جهت افزایش داده است.

درباره استفاده از عناصر ترس در قسمت جدید نیز تمهیدات جدیدی اندیشیده شده که به نظر می رسد در جهت بسط و گسترش شخصیت پنی وایز صورت گرفته باشد. اگر در قسمت قبل پنی وایز به بیش از حد پیچیده بودن برای ترساندن مخاطب محکوم شده بود، در اینجا نیز گستردگی فعالیت او افزایش یافته است و برای ترسیدن نیاز است تا زمان بیشتری به او اختصاص دهیم و بیشتر او و تفکرش را بشناسیم! پنی وایز اینبار قرار نیست صرفاً وحشت بیافریند یا کودکی را از میان بردارد، او علاقه مند به بازی با سوژه هایش است و قصد دارد از دیدن ترس و وحشت لذت بیشتری ببرد. اتخاذ چنین تصمیمی توسط سازندگان شاید پاشنه آشیل فیلم محسوب شود و واکنش متناقض تماشاگران را به همراه داشته باشند که بهرحال هرگز درباره وجه ” ترسناک ” بودن فیلم نظر مشابهی نداشته اند.

 

« It » در قسمت دوم ستاره های فراوانی را به فیلم اضافه کرده. جیمز مک آووی و جسیکا چیستن دو ستاره ای هستند که در قسمت دوم به کار گرفته شده اند اما در عین حال قادر نیستند از قدرت ستاره ای خود استفاده کرده و اثر را از رخوت نجات دهند. این مشکل تقریبا درباره تمام بازیگران فیلم صدق می کند و شاید در این میان تنها بیل هدر باشد که باید گفت توانسته از پس ایفای نقش برآید؛ بهرحال هدر همیشه ثابت کرده که بازیگری مسلط است و می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. نکته جالب درباره فیلم، حضور مجدد کودکان قسمت اول است که با استفاده از جلوه های کامپیوتری ظاهرشان تغییر کرده و صدایشان هم دستخوش افکت های کامپیوتری شده تا مشابه قسمت اول باشد. تماشای این وضعیت بهرحال حس غریبی به مخاطب می دهد!

بخش دوم « It » حتی در کتاب آقای کینگ هم نسبت به بخش اول دچار ضعف هایی بود اما این ضعف ها در نسخه سینمایی به مراتب بیشتر و آزاردهنده تر می باشند. مدت زمانی طولانی فیلم در حالی که فیلمنامه فاقد ظرفیت برای ایجاد موقعیت و شخصیت پردازی است، منجر به خستگی تماشاگر از تماشای دلقک ترسناکی می شود که در قسمت دوم شیطنتش نیز بیشتر از قسمت قبل گل کرده و به بازی با سوژه هایش علاقه مند شده است؛ سوژه هایی که شاید اینبار برای تماشاگر حوصله سر بر باشند!

 

 

درباره‌ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.