مهدی طارمی؛راهی که تا پیوستن به پورتو پرتغال طی کرد

به گزارش پایگاه خبری کافه ستاره، مهدی طارمی تا دلتان بخواهد درباره حضور در پورتو، آقای‌گلی و لیگ پرتغال صحبت کرده ،اما شنیدن صحبت‌های متفاوت از او درباره گذشته‌اش، روزهای اول حضور در پرسپولیس، رفقایش و… جالب‌تر خواهد بود. مهدی این بار در گفت و‌گویی متفاوت از گذشته حرف می‌زند و روزهای متفاوتی که در زندگی‌اش داشت.
اولین قرارداد رسمی‌ام
اولین قرارداد رسمی‌ام را در فوتبال با تیم ایران‌جوان بوشهر بستم. آن موقع ۱۶‌ساله بود‌م. با من قراردادی بستند که بتوانم در تیم بزرگسالان باشگاه بازی کنم. در لیگ دو حضور داشتیم. یادم هست زمان آقای ناصر ابراهیمی بود. پدرم هم آن زمان دستیار ایشان بود. قرار شد حتی در لیگ‌برتر هم بازی کنم که نشد.
اولین رفیقم در پرسپولیس
احمد نوراللهی اولین بازیکنی بود که با او در پرسپولیس رفیق شدم. در یک روز با هم قرارداد بستیم. شرایط سنی‌مان هم نزدیک بود. من یکسال بزرگتر از احمد هستم. کل سال  را با هم بودیم. محسن مسلمان هم سال بعدش آمد که با هم خیلی رفیق شدیم.
استرس نمی‌گیرم
روز اول حضور در پرسپولیس استرس گرفتم؟ راستش نه. من آدمی هستم که اصلا استرس نمی‌گیرم. نه در فوتبال که در هیچ زمینه‌ای. روز اولی که به تمرین پرسپولیس هم رفتم اصلا استرس نداشتم. حداقل از نظر فوتبالی استرسی نداشتم. استرسم تنها به خاطر این بود که بازیکنان بزرگ پرسپولیس را از نزدیک می‌دیدم. این‌که چطور باید با آنها برخورد کنم. یک مقدار دلهره داشتم که اذیتم می‌کرد. بعد از چند روز هم همه‌چیز حالت نرمال و طبیعی به خود گرفت. ولی در کل اصلا استرسی ندارم که بخواهد عملکردم را مخصوصا در زمین فوتبال تحت تاثیر قرار دهد.
نقش محسن مسلمان
وقتی بازیکنی در لیگ‌برتر آقای‌گل می‌شود، بازیکنان زیادی در این موفقیتش اثر می‌گذارند. اصلا این‌که یک گل زده می‌شود، به خاطر تلاش همه بازیکنان است، ولی در سالی که من آقای‌گل شدم محسن مسلمان خیلی کمکم کرد. آن هم به خاطر پست بازی‌اش بود و من را بیشتر صاحب توپ می‌کرد. نسبت به هم درک متقابل داشتیم. البته همه بازیکنان اثرگذار بودند. فرشاد احمدزاده، رامین رضائیان، احمد نوراللهی و… هم کمک کردند. تیم یکدل و هماهنگی داشتیم. واقعا اینطور نبود که محسن مسلمان یکه و تنها باعث آقای‌گلی من شود.
با یک DVD پرسپولیسی شدم
بهترین روزم در پرسپولیس؟ روزی بود که قرارداد بستم. راستش برایم جالب بود که هیچکس نمی‌دانست من دارم به پرسپولیس می‌روم. از طریق فاضل قنبرپور و دکتر ابراهیمی این اتفاق افتاد که یکی از وکلای علی دایی بود. آقای ابراهیمی یک بار dvd بازی من را به علی‌آقا داده بود. پرسپولیس در برهه‌ای می‌خواست بازیکن خارجی بگیرد که موفق نشد. همان موقع آقای ابراهیمی به علی‌آقا می‌گوید dvd مهدی را دیدی؟ او همان‌جا فیلم بازی‌ام را دید و گفت این پسر کجا بود؟ چرا به من نگفتید؟ آقای ابراهیمی می‌گوید من که گفتم به شما. علی‌آقا هم گفته بود همین فردا بیاید قرارداد ببندد. قرارمان ساعت ۱۱ بود که ما ۸ صبح همراه با آقا فاضل به تهران رسیدیم. ساعت ۱۲ هم علی‌آقا را دیدیم و حرف زدیم. همان بعد‌از‌ظهر هم قرارداد بستم. در واقع من با یک dvd به پرسپولیس رفتم.
داشتن رفیق خوب
به نظر من داشتن دوست خوب در زندگی واقعا مهم است. من چندتا دوست خوب در بوشهر دارم که همیشه هوایم را داشته‌اند. اگر دوست خلافکار داشته باشی صد‌در‌صد به سمت خلاف کشیده می‌شوی ولی اگر دوست ورزشکار داشته باشی، مشوق ‌تو می‌شود که به سمت ورزش کشیده شوی. به قول قدیمی‌ها دوست خوب نعمت است.

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

اعتراض کاپیتان تیم ملی به تلویزیون | سردار آزمون : جای «واقعیه یا کیکه؟» روی آنتن تلویزیون نبود

به گزارش پایگاه خبری کافه ستاره، حضور نوجوانی که با عبارت «واقعیه یا کیکه؟» به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.