کامران تفتی:شهرت و دیده شدن هم جزو آن انگیزه ای است که به آن احتیاج داریم

به گزارش کافه ستاره، شاید نخستین تصویری که از کامران تفتی در حافظه بینندگان تلویزیونی شکل گرفته، به سریال «خواب و بیدار» مهدی فخیم‌زاده برگردد. اما این بازیگر جوان، بازیگری را از همان روزهای کودکی وارد فهرست آرزوهایش کرده و معتقد است که هرچند هنوز به جایگاهی که خودش را راضی کند نرسیده، اما مسیر بازیگری طولانی است و او هنوز وقت زیادی برای رسیدن به آرزوهایش دارد. بازیگری که به‌واسطه بازیگر بودن پدرش از همان کودکی طعم تشویق تماشاگران صحنه تئاتر را چشیده، با این حرفه بزرگ شده و بعدها سراغ تحصیل در آن رفته است. کامران تفتی این شب‌ها در پرکارترین روزهای بازیگری، در نقش نادر سریال «از یادها رفته» و حنیف سریال «برادرجان» مهمان خانه‌هاست و البته اجرای برنامه «وقتشه» را هم برعهده دارد. با این بازیگر، مجری و خواننده درباره تجربه حضور در عرصه‌های مختلف هنری گفت‌وگو کرده‌ایم.

نقش نادر در از یادها رفته چه ویژگی‌ای داشت که تصمیم گرفتید آن را بازی کنید؟
نمی‌توانم درباره اتفاقاتی که قرار است در قسمت‌های بعدی سریال بیفتد حرف بزنم اما با تماشای قسمت‌های آینده بیشتر مشخص می‌شود که چرا دوست داشتم نقش نادر را بازی کنم. کاراکتر نادر آدمی چندبعدی، درون‌گرا و بسیار خاص است که در مسیر قصه ویژگی‌های شخصیتی او بیشتر و بیشتر به نمایش گذاشته می‌شود. همین ویژگی‌ها مرا ترغیب کرد که بازی در این نقش را تجربه کنم.
انتقادی که به بازیگری شما مطرح می‌شود، انتخاب و بازی نقش‌های مشابه است. این انتقاد را می‌پذیرید؟
من به بازی کردن در نقش‌های خاکستری علاقه دارم. از بازی در تیپ‌های سطحی هرچند که متفاوت باشند پرهیز دارم. کاراکترهایی برایم جذابیت دارند که شبیه به آدم‌های واقعی هستند و به من این فرصت را می‌دهند خودم را در آنها پیدا کنم و توانایی‌هایم را نشان دهم. به همین دلیل هم من تیپ بازی نمی‌کنم و اینطور به‌نظر می‌رسد که نقش‌هایم به یکدیگر شباهت دارند. درحالی‌که این نقش‌ها در جزئیات بسیار با هم متفاوت هستند. به‌طور مثال نقش نادر با حنیف که این شب‌ها دیده می‌شوند بسیار با هم فرق دارند. بازی‌کردن در نقش کاراکتر می‌تواند این شبهه را به‌وجود بیاورد که بازیگر کار تکراری انجام می‌دهد.
پس این انتخاب‌های شبیه به هم عامدانه صورت گرفته؟
بله کاملا. من خودخواسته و از روی عمد نقش‌هایی را انتخاب می‌کنم که هرچند در ظاهر و به‌طور کلی شبیه به هم تصور ‌می شوند اما وقتی با دقت به آنها نگاه می‌کنی متوجه جزئیات بی‌شمار و متفاوت آنها می‌شوی.
شما به لزوم داشتن تحصیلات آکادمیک برای ورود به دنیای بازیگری اعتقاد دارید؟
من به این موضوع مهم معتقدم چون خودم هم در این زمینه تحصیلات آکادمیک دارم. البته بازیگران قدرتمند بسیاری داریم که این حرفه را به شکل تجربی آموخته‌اند، بازیگران دیگری هم داریم که ناگهان از راه رسیده و اتفاقا کارشان هم مورد توجه قرار گرفته است. اما فکر می‌کنم بهترین شکل بازیگری این است که سال‌ها تمرین و ممارست برای کسب تجربه در آن، با دانش و آگاهی همراه شود. در این صورت میوه درختی که کاشته می‌شود حتما پرثمرتر خواهد بود.
پس با راه افتادن کارگاه‌ها و مدرسه‌های پرتعداد بازیگری موافق هستید؟
من با هر راه و شخصی که بازیگری را به شکل حرفه‌ای آموزش دهد موافقم. بازیگری برخلاف آنچه خیلی‌ها فکر می‌کنند، حرفه‌ای تخصصی است و نباید سطحی به آن نگاه شود. یادگیری دانش بازیگری برای کسی که قدم در این راه می‌گذارد واجب است. اگر این کارگاه‌ها و مدرسه‌ها به کسانی که قصد ورود به دنیای بازیگری دارند، علم و تخصص این حرفه را می‌‌آموزند هرقدر هم پرتعداد باشند ایرادی ندارد. اما اگر قرار است از علاقه جوانان به بازیگری سوءاستفاده و فقط مبالغ زیادی از آنها دریافت کنند بدون اینکه آموزش اصولی ارائه دهند، حتما نتیجه کارشان مشخص خواهد بود. اگر خشت اول در آموزش درست گذاشته شود بازیگر می‌تواند مسیر ماندگاری را طی کند اگر نه خروجی کار او نشان می‌دهد که راه را اشتباه رفته است.
شما به‌عنوان تحصیل‌کرده این حرفه، بعد از این همه تجربه بازی فکر می‌کنید به جایگاهی که حق شما بوده و آن را دوست داشته‌اید رسیده‌اید؟
بازیگران اصولا افراد طمعکاری هستند؛ به این معنا که همه قاب‌ها را دوست دارند و می‌خواهند تا وقتی نفس می‌کشند، دیگری باشند و نقش‌های مختلف بازی کنند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم. این روزها بسیار خوشحالم که مردم بازی‌های مرا می‌بینند، به من لطف دارند و طرفدارانم با مهربانی و توجه با من برخورد می‌کنند. اما نمی‌توانم بگویم از جایگاهی که دارم راضی هستم. واقعیت این است که همیشه فکر می‌کنم باید به تلاشم ادامه دهم تا بالا و بالاتر بروم و چیزهای جدیدتر یاد بگیرم.
تا اینجا مسیر بازیگری را درست طی کرده‌اید؟
بله می‌توانم بگویم راه را درست آمده‌ام. همه زندگی من با سختی و صبر برای رسیدن به این روزها گذشته؛ روزهایی که در نوجوانی آرزوی رسیدن به آن را داشتم. اما حالا هم که به اینجا رسیده‌ام آرزوهای جدیدی دارم که دوست دارم سال بعد وقتی از آنها حرف می‌زنم محقق شده باشند. انسان‌ها همیشه کمال‌طلب هستند و دوست دارند بهتر از روز قبل باشند.
بازی در کدام نقش‌ها و کارها برایتان حسرت‌برانگیز بوده است؟
حتما هر کاری که خوب و قدرتمند است و موردتوجه قرار می‌گیرد، من به‌عنوان یک بازیگر با خودم می‌گویم‌ ای کاش بخشی از آن بودم و نام‌ام بین عوامل آن وجود داشت. تعداد چنین کارهایی آن‌قدر زیاد است که نمی‌توانم از فیلم یا نقش خاصی نام ببرم. اما با همین دیدگاه سعی کرده‌ام هرنقشی به من واگذار می‌شود آن‌قدر برای خوب بازی کردن آن تلاش کنم که اگر دیگری به تماشای نقش نشست با خودش بگوید کاش من آن را بازی می‌کردم.
الگوی شما در بازیگری چه‌کسی بوده است؟
من با علاقه و عشق به بهروز وثوقی و خسرو شکیبایی وارد دنیای بازیگری شدم. این دو بازیگر از همان ابتدا برای من اسطوره و الگوی بازیگری بودند و باعث شدند به این حرفه علاقه پیدا کنم.
برنامه وقتشه با اجرای شما در حال پخش است. این نخستین تجربه شما در کار اجرا نیست، چرا تصمیم گرفتید مجری‌گری را هم امتحان کنید؟
برای من اجرا زیرمجموعه بازیگری است. حتی خوانندگی و کار در رادیو هم برای من حکم زیرمجموعه بازیگری را دارند. همه این قاب‌های مختلف به من کمک می‌کنند بهتر ببینم، بهتر بشنوم و بیشتر از قبل یاد بگیرم. مجری بودن را به این دلیل دوست دارم که می‌توانی بدون واسطه با مردم در ارتباط باشی، رو در رو با آنها حرف بزنی و درباره مشکلاتشان گفت‌وگو کنی. جنسی از دغدغه‌مندی در کار اجرا وجود دارد که من آن را می‌پسندم.
نگران نیستید که مجری‌گری، بازیگری شما را تحت‌تأثیر قرار دهد؟
اصلا نگران این موضوع نیستم. اگر من توانایی این را داشته باشم که کاری را درست انجام دهم، نتیجه آن هم خوب از آب درمی‌آید و جای نگرانی وجود ندارد. می‌خواهم بگویم امتحان کردن قاب‌های مختلف از سوی من، از روی سرگردانی نیست بلکه برای کسب تجربه‌های تازه در حوزه‌هایی است که همگی به هم مربوط هستند.
بعد از سریال‌های از یادها رفته و برادرجان مشغول چه کاری خواهید شد؟
ضبط سریال برادرجان که هنوز به پایان نرسیده، برنامه وقتشه هم در حال پخش است. چند پیشنهاد تلویزیونی دیگر هم مطرح شده که در حال بررسی آنها هستم. به‌زودی سر ضبط فیلم سینمایی «زنبور کارگر» به کارگردانی افشین صادقی خواهم بود.
چرا در سینما کم‌کارتر از تلویزیون هستید؟
یکی از دلایل کم‌کاری من در سینما این است که فرصت زیادی برای حضور در این قاب نداشته‌ام. خیلی وقت‌ها با پیشنهاد بازی در سینما مواجه شده‌ام اما مشغول یک کار تلویزیونی بوده‌ام و نتوانسته‌ام نقش سینمایی را بپذیرم. دلیل دیگر این کم‌کاری هم این است که خیلی از نقش‌های پیشنهادی را نمی‌پسندم. شرایط سینما با تلویزیون متفاوت بوده و برای من هنوز اتفاقی که باید نیفتاده است؛ یعنی تا به حال فیلمنامه‌ای به من پیشنهاد نشده که بتوانم میزان قابل توجهی در آن فعالیت کنم و بگویم که حالا این کاراکتر قابلیت این را دارد که در سینما شرایط خوبی برایش فراهم شود. اما در نهایت فکر می‌کنم هنوز دیر نشده و وقت زیادی برای حضور در سینما دارم.
دور از فضای بازیگری و شغلی، این روزها حال خودتان با تصمیم‌ها و انتخاب‌هایتان خوب است؟
این روزها حالم خوب است چون در‌ ماه خوبی هستیم.ماه مبارک رمضان برای من شبیه آلبومی از عکس‌های بچگی است. خاطره شیرین صدای ربنا و دیدن لحظه‌های خوب آدم‌ها دلچسب است. این‌ماه پر از اسم‌های خداوند است و من مدام فکر می‌کنم‌ ای‌کاش مجبور نبودیم ۱۱‌ماه منتظر آن بمانیم.‌ ای‌کاش می‌توانستیم ۱۱‌ماه دیگر سال هم این حال خوب را داشته باشیم.
اهل تماشای فیلم در سینما هستید؟
من فیلم‌های سال را معمولا در فستیوال‌ها و جشنواره‌های مختلفی که برگزار می‌شود تماشا می‌کنم. در طول سال هم موقع اکران بعضی فیلم‌ها، آنها را در سینما همراه با مردم تماشا می‌کنم. اما واقعیت این است که حجم کار، زمان زیادی برای سینما‌رفتن باقی نمی‌گذارد.
تا به حال در حرفه بازیگری ناامید شده‌اید؟
ناامیدی در حرفه ما غیرطبیعی نیست چون همیشه دوست داری بالاتر از آنجایی که هستی باشی و گذشته خودت را نگاه نمی‌کنی. ولی تلاش می‌کنم هر زمان این حس سراغم آمد به راهی که رفته‌ام نگاهی بیندازم. نگاه می‌کنم که در آرزوی سال قبل خود ایستاده‌ام، اینکه به‌دست می‌آورم، تلاش می‌کنم و تلاش برایم فرصت ایجاد می‌کند. اینکه سعی می‌کنم برای آن فرصت آماده‌ترین باشم، ناامیدی را خیلی از من دور می‌کند.
رابطه‌تان با شهرت چطور است؟
شهرت، محبوبیت و دیده شدن هم جزو آن انگیزه و عشقی است که برای شروع بازیگری‌ به آن احتیاج داریم و وقتی به‌دست می‌آید طبعا حس لذت‌بخشی از موفقیت به‌وجود می‌آورد.

درباره‌ی admin

همچنین ببینید

«پانتولیگ» معجونی از پانتومیم و اطلاعات عمومی!

به گزارش پایگاه خبری کافه ستاره، پس از گذشت چهارسال و ۹ ماه از تعطیلی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.